Toggle navigation
Afghan Song Lyrics
Home
Browse By Artist
Biographies
Submit Lyric
Log In
Choose Language
Dari
English
ازین حسرت قفس
از
استاد سرآهنگ
<p>ازین حسرت قفس روزی دو مپسندید آزادم<br />که آن نا مهربان صیاد خوش دارد به فریادم<br />خرد بیهوده می‌سوزد دماغ فکر تعمیرم<br />غم‌آباد جنونم خانه ویرانی است بنیادم</p> <p>به توفان رفتهٔ شوقم ز آرامم چه می‌پرسی<br />که من گر خاک هم گردم همان در دامن بادم<br />دماغ نکهت ‌گل از وداع غنچه می‌بالد<br />محبت همچو آه از رفتن دل کرده ایجادم</p> <p>ز بس‌گرم است در یادت هوای عالم الفت<br />عرق آلوده می‌آید ز دل اشک شرر بادم<br />خبر از خود ندارم لیک در دشت تمنایت<br />دل‌گمگشته‌ای دارم که از من می‌دهد یادم</p> <p>غبار ناتوانم بسته نقش دست امیدی<br />که نتواند ز دامانت کشیدن کلک بهزادم<br />امید تلخکامان وفا شیرینیی دارد<br />لب حسرت به جوی شیر تر کرده است فرهادم</p> <p>ز پرواز دگر چون بلبل تصویر محرومم<br />پری در رنگ می‌افشانم و حیران صیادم<br />قفس از ششجهت باز است اما ساز وحشت کو<br />من و آن بی پروبالی که نتوان کرد آزادم<br />شکوه فطرتم فرشست هرجا می‌روی بیدل<br />ز هستی تا ‌عدم یک سایه افکنده است شمشادم</p>
Back To Lyric