Toggle navigation
Afghan Song Lyrics
Home
Browse By Artist
Biographies
Submit Lyric
Log In
Choose Language
Dari
English
نه بر صحرا نظر
از
استاد صابر
<p>نه بر صحرا نظر دارم نه در گلزار می‌گردم<br />بهار فرصت رنگم به گرد یار می‌گردم<br />قضا چون مردمک جمعیت حالم نمی‌خواهد<br />تحیر مرکزی دارم که با پرگار می‌گردم</p> <p>حیا کو تا زند آبی غبار هرزه تازم را<br />که من گرد هوس می‌گردم و بسیار می‌گردم<br />به عجز خامه می‌فرسایدم مشق سیهکاری<br />که درهر لغزش پا اندکی هموار می‌گردم</p> <p>نی بی برگ من هنگامهٔ چندین نوا دارد<br />ز بی‌بال‌وپری سر تا قدم منقار می‌گردم<br />ز اشک افشانی شمعم وفا بر خویش می‌لرزد<br />که می‌داند ز شغل سبحه بی‌زنار می‌گردم</p> <p>تعلق از غبار جسم بیرونم نمی‌خواهد<br />به رنگ سایه آخر محو این دیوار می‌گردم<br />تو حرفی نذر لب کن تا دلی خالی‌کنم من هم<br />که بر خود همچو کوه از بی‌صدایی بار می‌گردم</p> <p>هوس صبری ندارد ورنه از سیر گل و گلشن<br />کشم گر پا به دامن یک گل بی‌خار می‌گردم<br />نفس را از طواف دل چه مقدار است برگشتن<br />اگر برگردم ازکوبت همین مقدار می‌گردم</p> <p>زخواب ناز هستی غافلم لیک اینقدر دانم<br />که هر کس می‌برد نام تو من بیدار می‌گردم<br />کجا دیدم ندانم آن کف پای حنایی را<br />که من عمریست گرد عالم بیکار می‌گردم<br />گر از صهبا نیاید چارهٔ مخموری‌ام بیدل<br />قدح از خو‌یش خالی می‌کنم سرشار می‌گردم</p>
Back To Lyric