مادر
از
نعمت بهیار
همه عشق و عاطفه سر ا پاي تو مادر
مهري ، مقدسي، جان فداي تو مادر
فزند تهي دستم و محتاج يك دعا
سرمايه اي فردايم دعا هاي تو مادر
با زمزمه هايت رفتم به خواب ناز
باشد شكوه عشق قصه هاي تو مادر
والا مقام تو ست در عرش كبريا
باشد بهشت فرش قدم هاي تو مادر
شب من به عشرت، ليكن زسر سودا
تا صبح بدر بودن چشم هاي تو مادر
بعداز خدا توي ، پاكي، ستودني
جاي نيايش ام دست هاي تو مادر