مرا ببوس
از
ناشناس
مرا ببوس، مرا ببوس
برای آخرین بار،
تو را خدا نگهدار که می روم به سوی سرنوشت
گذشته ها گذشته، بهار ما گذشته، منم به جستجوی سرنوشت
دختر زیبا امشب بر تو مهمانم
در پیش تو می مانم
تا لب بگذاری بر لب من
مرا ببوس، مرا ببوس
برای آخرین بار،
تو را خدا نگهدار که می روم به سوی سرنوشت
گذشته ها گذشته، بهار ما گذشته، منم به جستجوی سرنوشت
ستاره مرد سپیده دم، به رسم یک اشاره، نهاده دیده روی هم،
میان پرنیان غنوده بود
در آخرین نگاهش نگاه بی گناهش، سرود واپسین سروده بود
مرا ببوس، مرا ببوس
برای آخرین بار،
تو را خدا نگهدار که می روم به سوی سرنوشت
گذشته ها گذشته، بهار ما گذشته، منم به جستجوی سرنوشت
در میان طوفان هم پیمان با قایقران ها
گذشته از جان باید بگذشت از توفان ها
به نیمه شب ها دارم با یارم پیمان ها
که بر فروزم آتش ها در کوهستان ها
شب سیه سفر کنم، ز تیره ره گذر کنم
نگرتو ای گل من، سرشک غم بدامن، برای من میفکن
دختر زیبا از برق نگاه تو، اشگ بی گناه تو، روشن گردد یک
امشب من
بین که من از این پس دل در راه دیگر دارم
به راه دیگر شوری دیگر در سر دارم
به صبح روشن باید از آن دل بردارم، که عهد خونین با صبحی
روشن تر دارم... ها
مراببوس
این بوسه وداع
بوی خون می دهد
شاعر:حیدر رقابی