در شهر شهره میکند
از
احمد ولی
در شهر شهره میکند افسانهً مرا
یاران نصیحت دل دیوانهً مرا
من خود شکسته خاطر ام از دست روزگار
مشکن به سنگ حادثه پیمانهً مرا
دیشب خیال روی تو سر زد به خانه ام
روشن نمود کلبهً ویرانهً مرا