دقیقه های حیات با شتاب
از
احمد ولی
دقیقه های حیات با شتاب میگذرد
بکن شتاب که فصل شباب میگذرد
بدان قدر جوانی و کام رانی کن
که عمر همچو خیالست به خواب میگذرد
خوشا به آنکه بتی دارد و حیات او
به همرهً گل و ساز و شراب میگذرد
تمام عمر عزیزم به انتظار گذشت
به نامه ام چو ندادی جواب میگذرد