ز بخت تيرهء من، تيره تر چراغِ
از
محبوب الله محبوب
ز بخت تيرهء من، تيره تر چراغِ من است
ز روزگار من آشفته تر دماغِ من است
سیاه بختی از این بیشتر چی خواهد بود
که محفل دیگران روشن از چراغ من است
چون آن به یاد تو آواره جهان گشتم
که آن چه نشوی از هیچکس سراغ من است