به امید که باز آیی
از
میرویس نجرابی
به امید که باز آیی بگیرم دست ودامانت
ز هستی وجود من دلی جانم به قربانت
سرا پاه وجود من همه از جان تو را خواهد
چی میخواهی عزیز من که من ریزم به دامانت
زغم پچیده ام هردم چو گیسوی سیاه تو
پریشان ذلف خود برچین زروی ماهیتابانت