ابر می بارد و من می شوم
از
ناشناس
میروی و گریه می آید مرا
لحظه بنشین که باران بگذرد
ابر می بارد و من می شوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابر و باران و من و یار ستاده ایم به وداع
من جدا گریه کنان ، ابر جدا ، يار جدا
سبزه نوخيز و هوا خرم و بستان سرسبز
بلبل بخت(روی) سيه مانده ز گلزار جدا
حسن تو دير نماند چو ز خسرو رفتي
گل بسي دير نپاید چو شد از خار جدا