در عشق نه تسبیح
از
سید عمر
در عشق نه تسبیح و نه زنهار ضرور است
تاری به کف است طره ی دلدار ضرور است
آن سرمه که سازند پی روشنی چشم
در وی قدح خاک در یار ضرور است
تا عشق فروشان همه بندند دکان را
یک جلوه ترا بر سر بازار ضرور عصر
یک بوسه ز لبهای شفا بخش عطا کن
از بهر علاج دل بیمار ضرور است
آسوده دلان را نمک غم بچشانند
بر خانی محبت دل افگار ضرور است
صبر است دوای دل بیمار تو واقف
افسوس که کم داری و بسیار ضرور است