دیریست که دلـدار پیامی
از
سید عمر
دیریست که دلـدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد
سوی من وحشی صفت عقل رمیده
آهو روشی کبک خرامی نفرستاد
دانست که خواهدشدنم مرغ دل ازدست
وز آن خط چون سلسه وامی نفرستاد
فریاد که آن ساقی شکر لب سرمست
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد
حافظ بادب باش که او خواست نباشد
گرشـاه پیامی به غلامی نفرستاد