وای اگر قصه ها قصه ای
از
نادیه
وای اگر قصه ها قصه ای این عشق ها
سرودنش شنیدنش غیر تحمل شود
باز بیا قصه کن تا که همه قصه ها
در تن من ریشه زند گل شود
وای اگر قصه ها
قصه ای ماوتو قصه ای دنیا بود
در دلم نقش تو نقش تمنا بود
ای که هستی با من مثل نفس در تنم
بیتو دنیا من ارسه غمها بود
وای اگر قصه ها قصه ای این عشق ها
سرودنش شنیدنش غیر تحمل شود
وای اگر قصه ها
باز بگوش دلم قصه ای ما را بگو
باز من خسته رازنده و دلشاد کن
در کنارم بمان همسفر خوب من
در دل زندگی خاطره ایجاد کن
خاطره ایجاد کن
وای اگر قصه ها قصه ای این عشق ها
سرودنش شنیدنش غیر تحمل شود