اميد من تويی تو ايمان من
از
نجوا
اميد من تويی تو ايمان من تويی تو
بی تو کنون صحرای سرد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من
ديدم ترا زشادی از آسمان گذشتم
جانان من که گشتی ديگر زجان گذشتم
آخر خودت گواهی من از جهان گذشتم
بی تو کنون صحرای سرد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من
غير تو من به دنيا يار ديگر ندارم
غير از خيال عشقت فکری به سر ندارم
سر ميدهم و ليکن دست از تو بر ندارم
بی تو کنون صحرای سرد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من
خورشيد من کجايی سرد است خانهء من