ساقی یکی صبوح یکی پیاله
از
نینواز
ساقی یکی صبوح یکی پیاله در کنار دو
عشق تشنه لب یکی روز و شب خمار دو
ساقی و یار
سخت است صید هردو شان باز یکی شکار دو
مشکن دلی جمیعتی ای کدخدای سخت گیر
قاصد او به ره یکی دیدهً انتظار دو
غرق سرور بایدم مست غرور بایدم
نغمه بحل کجا یکی نغمه به کوهسار دو
من روح ام و یک دیده ام بس روز و شب دارم یقین
زین پیش تر ندیده کس گنج یکی و مار دو