هر چند که در کوی تو
از
ظاهر هویدا
هر چند که در کوی تو مسکین و فقیریم
رخشنده و بخشنده چو خورشید منیریم
از ساغر خونین شفق باده ننوشیم
وز سفره ی رنگین فلک لقمه نگیریم
بر خاطر ما گرد ملالی ننشیند
آیینه ی صبح ایم و غباری نپذیریم