خون ميرودم زديده امشب
از
ساربان
خون ميرودم زديده امشب
از ياد رخی نديده امشب
دل آمده با سرشک در چشم
جان به لب رسيده امشب
اشکم چه قطار های گهر
بر تار نظر کشيده امشب
مرغ دل از آشيان سينه
بر عزم چمن پريده امشب