کجايی ای جنون ويرانه ات کو
از
ساربان
کجايی ای جنون ويرانه ات کو
خس و خاريم و آتش خانه ات کو
اگر آهی کشم صحرا بسوزم
چهان را جمله سر تا پا بسوزم
بسوزم عالم از کارم سازی
چه فريايی بسازی يا بسوزم
اگر دستم رسد با چرخ گردون
از او پرسم که اين چون است و آن چون
يکی را داده يی صد ناز و نعمت
دگر را قرص جو آلوده در خون