همچو گل پر پر و پژمرده
از
ساربان
تو برو کز تو دل آزرده شدم
همچو گل پر پر و پژمرده شدم
بردی از من دل و بشکستی چرا
من که از دست تو بی پرده شدم
تو برو تا که نبينم رخ تو
تو برو کز غمت افسرده شدم