کاش که بود صدای
از
داود سرخوش
کاش که بود صدای که ترا بخوانم
قدر یک نغمه به گوش دل تو بمانم
بتوانم که اگر ستارهها را چیدن
همه را بر بام تو میفشانم
کنار عشق تو ، خانهای دل ، خیالت تاب دل ، لانهای دل
سبک میشه غم از شانهای دل
کنار عشق تو ، خانهای دل ، خیالت تاب دل ، لانهای دل
سبک میشه غم از شانهای دل
عاشقتم نازنین عاشقت همیشه
حاجت فال نبود بگذار هر چه بشه
نصیحتم مکنای واعظ از خوب و بد
دگر غیر کار عاشقی به چیزی دلم نمیشه
میخواهد نو به نو داغ من ببیند
همیشه آتش و دود باغ من ببیند
میخواهم سرما را قدری چاره کرده باشم
میخواهد سرد ولی اجاق من ببیند
میخواهد داغ دل کار من بماند
میخواهم دل خانهای نگار من بماند
میخواهد سکوت بر لبهای من بشیند
میخواهم لبخند قرار من بماند
فتاده مینماید فراری
عذابش میدهد حرف یاری
ثوابش میرسد انتحاری
حرف مرا نشود باورت همسایه
حدیث من نشود درد سرت همسایه
با این همه میکنم دعایت همسایه
الهی هرگز نرسد نظرت همسایه
فتاده مینماید فراری
عذابش میدهد حرف یاری
ثوابش میرسد انتحاری
حرف مرا نشود باورت همسایه
حدیث من نشود درد سرت همسایه
با این همه میکنم دعایت همسایه
الهی هرگز نرسد نظرت همسایه
حرف مرا نشود باورت همسایه
حدیث من نشود درد سرت همسایه
با این همه میکنم دعایت همسایه
الهی هرگز نرسد نظرت همسایه