به اين تمکين که ساقی باده
از
وحید قاسمی
به اين تمکين که ساقی باده در پيمانه می ريزد
رسد تا دور ما ديوار اين ميـخانه ميريزد
گرفتی چون پی مجنون زرسـوايی مرنج ايدل
که دايم سنگ نادان بر سر ديــوانه میریزد
شـود هرکس به کوه عشقبازی پيرو فرهاد
بروز جــــان فشانی خون خود مردانه ميريزد
رسانی برمـن ای مشاط تا زنار خود سازم
ززلف يار هـر تاری که وقت شانه ميريزد